خــدآ بود و دیگـر هیـچ نبــود ..
خــدآ بود و دیگـر هیـچ نبــود ..

خــدآ بود و دیگـر هیـچ نبــود ..

...

119


http://www.irjavan.com/wp-content/uploads/2015/10/23515118517715897810410781571841381289626.gif



مآ تَمـآیُـل داریـم فکر کنیـم اگـر جآی دیگـری بودیـم


وَیآ اگر دوسـتو آشنـآ و یآ حرفـه و خآنه ای داشتیـم ،


شـآدتر و رآضی تَـر بودیـم ،


حَقیقَـت این اَسـت که اگـر شمآ عآدآت مخـرب ذهنـی داریـد ،


اگـر خیلـی حرص می خوریـد


و نآرآحت میشویـد


اگـر اکثـر اوقآت زیـآد عصبـانی می شویـد ،


این گـرآیش هآی منفـی هر کُجآ که بـرویـد به دُنبـآل شمآ خـوآهـد بود ...






+ یآدتآن بآشـد هر کُجـآ که می رویـد « خودتآن » را به همـرآه می بریـد ...


.. از کتاب شانه های غول


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.