4 ساعت و 45 دقیقه پیــش ... چند سال پیــش ..
با یـه هدفی ( ؟) پآشو گُـذآشـت تو این دُنیـآ .. پآک پآک ..
بدون هیـچ اشکــُ آه ..
همـش نگآت بهـش بود .. بنده ی خوبـی نبـود برآت .. ولی همیشـه آبروشو حــفظ کردی جلوی هـمه
جلـوی همه ظآهـر خوبی دآشـت .. ولی کسـی نمیدونسـت که چَـند بار دلتو شکــوندم ..
18 .. بهار و تابستان و پآییز و زمستان گذشـت ..
ولی خدا کنه همینجـوری نگــذشته بآشـه .. خدا کـنه یه جآیی یه تاثیــری گذآشــته بآشـه ...
یـه سآل دیـگه که نمیدونم هَسـت یآ نَـه که اومــد یه یآدش بخیــری هم بآشـه ..
آخیش ... ``چه بـــ```ـارونـ```ــی .. خو کم بود که بود مهم اینکه بود ..
خداروشُکــرت .. به خاطر همه خوبی هات
که من کور ندیدمشون ..
همینکه الان همه درو همیــم .. با یه آقآی ایــنقدی شکرت
اینکه هممــون سآلمیـم ..
چقد الکی ناشکــری کردم ..
لآشـــی لآشــتی ... تــفُـــلد بابا گُلیــمم هَســـتآ ...
الهی قربونش برم ...
الهی من فداش شم ...
الهی غمشو نبینم ...
الهی سایه ش رو سرم ...